خدایم لابلای توفان بود

ساخت وبلاگ

پسر نوح به خواستگاری دختر هابیل رفت . دختر هابیل جوابش کرد و گفت : نه ، هرگز همسری ام را سزاوار نیستی ؛ تو با بدان نشستی و خاندان نبوتت گم شد . تو همانی که بر کشتی سوار نشدی . خدا را نادیده گرفتی و فرمانش را . به پدرت پشت کردی ، به پیمان و پیامش نیز .

غرورت ، غرقت کرد . دیدی که نه شنا به کارت آمد و نه بلندی کوه ها !

پسر نوح گفت : اما آن که غرق می شود ، خدا را خالصانه تر صدا می زند ، تا آنکه بر کشتی سوار است ، من خدایم را لا به لای طوفان یافتم ، در دل مرگ و سهمگینی سیل .

دختر هابیل گفت : ایمان ، پیش از واقعه به کار می آید . در آن هول و هراسی که تو گرفتار شدی ، هر کفری بدل به ایمان می شود .

آن چه تو به آن رسیدی ، ایمان به اختیار نبود ، پس گردنی خدا بود که پس گردنت را شکست .

پسر نوح گفت : آن ها که بر کشتی سوارند ، امن اند و خدایی کجدار و مریز دارند که به بادی ممکن است از دستشان برود ، من اما آن غریقم که به چنان خدای مهیبی رسیدم که با چشمان بسته نیز می بینمش و با دستان بسته نیز لمسش می کنم . خدای من چنان خطیر است که هیچ طوفانی آن را از کفم نمی برد .

دختر هابیل گفت : باری ، و تو سرکشی کردی و گناهکاری . گناهت هرگز بخشیده نخواهد شد .

پسر نوح خندید و خندید و خندید و گفت : شاید آن که جسارت عصیان دارد ، شجاعت توبه نیز داشته باشد . شاید آن خدا که مجال سرکشی داد ، فرصت بخشیده شدن هم داده باشد !

دختر هابیل سکوت کرد و سکوت کرد و سکوت کرد و آنگاه گفت : شاید . شاید پرهیزکاری من به ترس و تردید آغشته باشد ، اما نام عصیان تو دلیری نبود . دنیا کوتاه است و آدمی کوتاه تر . مجال آزمون و خطا نیست .

پسر نوح گفت : به این درخت نگاه کن . به شاخه هایش . پیش از آن که دست های درخت به نور برسند ، پاهایش تاریکی را تجربه کرده اند . گاهی برای رسیدن به نور باید از تاریکی عبور کرد .

من اینگونه به خدا رسیدم . راه من اما راه آسانی نیست . راه تو زیباتر است ، راه تو مطمئن تر ، دختر هابیل !

پسر نوح این را گفت و رفت . دختر هابیل تا دوردست ها تماشایش کرد و سال هاست که منتظر است و سالهاست که با خود می گوید :

آیا همسری اش را سزاوار بودم ؟!


 پ.ن:از عرفان نظر آهاری ... عاشق این متنم ... همیشه بوده ام

حرف هایی برای خدا...
ما را در سایت حرف هایی برای خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6notes-to-gode بازدید : 310 تاريخ : چهارشنبه 4 اسفند 1395 ساعت: 4:48